سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزگار غریبی است نازنین

 

 

 

 

ماهی ها

رقص زیبایتان در تنگ شیشه ای آهنگ بی بدیل زندگی اسـت درگوش زمان 



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 2:17 عصر روز سه شنبه 88/1/4
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  


و اینک بهار 

بهاراومد ....

خیلی خیلی خدارو شکر می کنم که بهم اجازه داد بهار دل انگیز دیگه ای رو ببینم...

آرزو می کنم سال هشتاد و هشت واسه همه مسلمونها و به خصوص تمامی شیعیان امام علی (ع) سالی پر از موفقیت و شادی باشه.

سال 87 برای من بهترین سال عمرم بود سالی که خدا یه دل پاک و ناز رو با دل من پیوند زد.خدایا ازت ممنونم به خاطر این نعمتی که بهم دادی.تازه استخدام هم شدم.خداجوووووووووووووووون خیلی خیلی چاکرتیم.

 

 

 



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 1:43 عصر روز سه شنبه 88/1/4
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  




نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 12:45 صبح روز چهارشنبه 86/6/28
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  




نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 11:19 عصر روز چهارشنبه 86/6/7
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  



  وامروزتوای منتظر!بایدآنچنان عاشق وشیدا باشی بروحدانیت ِامید ِبی همتایت که کثرتِ اشتیاق، تو را بی تاب لحظه های وصال نماید.پروانه ای باشی بر گرد شمع هستی،بال بیفکنی و پر بسوزانی تا نیست شوی به پای عشق خویش.غریب غروب  باشی وفقط بر رواق ناز او نیاز کنی.خسته دل ِتشنه باشی وکام عاشق خود را به سوی آسمان ِاز گوهر سرشار به نوشیدن جرعه شرابی باز کنی.تو باید معاشر گلبرگهای یاس و مصاحب گنجشک های شاد باشی ومستانه عطرسرخ ِعشق را به بوییدنی از سرانگشتان ِ نحیف ِنسیم ِ رهگذر بر جان بیفشانی.می بایست  نگاهت را آویخته بر رویای بالهای سپید به غبار طلایی خورشید بیاویزی.مستانه در عمق لحظه ها غرق شوی ودر راهی باریک بر افقی تاریک منشوروار پیش روی



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 1:25 عصر روز پنج شنبه 86/5/25
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  



 ای چشم به راه! تو مسافر سرزمین مهتابی.
قلب مسافر سرزمین مهتاب به نبض آهنگ شقایق می تپد و دمش به تفریح ذات ممد حیات می گردد. قتیل مقتل مهر است و در زیر لوای دل بر ستیغ رفعت سحر ره می پیماید.و افلاک چه عاشقانه بر جریده خاک سر می ساید:آنگاه که نسیم، شمیم نوای دل نواز مناجات تو را به ارمغان می برد درآن دم که می سرایی :الها ! آنهنگام که غفلت ظلمت فزای اوهام بر من رو می کند سمند بیداری را مرکب من گردان.الها!به آن لحظه که خاکیان در هجوم تاریکی شب شب زده می گردند مرا شب شکن کن.در سینه دشت شقایق ایمانم را در بند گشودن حقایق اسیر گردان.الها!آهنگ ترانه هایی را در دلم طنین انداز کن که تنها تو را بسرایند و تنها از تو سخن بگویند .الها!جوشنی از آفتاب بر تنم بپوشان تا در طوفان سایه ها وتیرگیها تجلی گاه خنده سپیده دمان گردم.الها!آمده ام تا عنان گریه از کف رها کنم و درنیمه شبی غوطه ور بر آبهای فطرت عصاره حیاتم اشک را جستجو کنم پس بر من آن رمز سکوت را در این ملکوت عطا کن. ای طراح ازل!سکوت سکوت سکوت گمنامی و غریبی را بر من فرو بار که تشنه آنم



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 1:21 عصر روز پنج شنبه 86/5/25
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  



خدایا دوش چه شعری شنیدم:

کاروان رفته بود وپیکر من

در سکوتی سیاه می لرزید

روح من تازیانه ها می خورد

به گناهی که عشق می ورزید
عشق،دوست داشتن،از خود بی خود شدن،جامه دریدن،عریان گشتن، جرعه نوشی به حریم حرمت یار،قدح دیدن به دست ساقی،طلب جرعه نمودن،،مستی ِ چشیدن بی تابی ِ نوشیدن، دیوانگی سر کشیدن و از هستی ساقط شدن.و آیا تو را یارای نیستی هست؟پس بمیر تا به مدد می محبت به شب ِناز ِانتظار جرعه نوش میلاد گردی.



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 1:18 عصر روز پنج شنبه 86/5/25
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  



خدایا دوش چه شعری شنیدم:

کاروان رفته بود وپیکر من

در سکوتی سیاه می لرزید

روح من تازیانه ها می خورد

به گناهی که عشق می ورزید
عشق،دوست داشتن،از خود بی خود شدن،جامه دریدن،عریان گشتن، جرعه نوشی به حریم حرمت یار،قدح دیدن به دست ساقی،طلب جرعه نمودن،،مستی ِ چشیدن بی تابی ِ نوشیدن، دیوانگی سر کشیدن و از هستی ساقط شدن.و آیا تو را یارای نیستی هست؟پس بمیر تا به مدد می محبت به شب ِناز ِانتظار جرعه نوش میلاد گردی.



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 1:18 عصر روز پنج شنبه 86/5/25
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  




نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 12:52 عصر روز پنج شنبه 86/5/25
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  




نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 12:48 صبح روز سه شنبه 86/5/16
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  


<      1   2   3   4   5      >
Powered By Persianblog.ir - Designed By Payam salami pargoo