شب سایه سنگینش رابر دوش ناتوان من نهاده است ، هرگزنتوانم طاقت آورم سنگینی سکوت شب را.این سکوت دیوانه ام می کند،به این میاندیشم که آیا سکوت نشان این است که من در دنیای انتظار تنهایم؟ ستاره ها به زیبایی به من چشمک می زنند،شاید می خواهند با من در بیداری شبانه ام همراه باشند،شاید می دانند قلب کوچک من تنهاست،امّا نه!آمده اند تا به من بگویند که همه منتظرند و این صدا ، صدای ِسکوت انتظار است. تا صدای پایش،رسا شنیده شود.