سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزگار غریبی است نازنین

عاشقانه زیستن.

عشق در دریا غرق شدن است :اما
دوست داشتن در دریا شنا کردن

عشق بینایی را می‌گیرد: اما

دوست داشتن بینایی می‌دهد

عشق خشن است و شدید و ناپایدار: اما
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار

عشق همواره با شک آلوده است :اما
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر

از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر می‌شویم :اما
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر

عشق نیرویی است در عاشق،که او را به معشوق می‌کشاند :اما
دوست داشتن جاذبه ای در دوست، که دوست را به دوست می‌برد

عشق تملک معشوق است: اما
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست

عشق معشوق را مجهول و گمنام می‌خواهد تا در انحصار او بماند:اما
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز می‌خواهد و می‌خواهد که همه‌ی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند

در عشق رقیب منفور است،:اما

در دوست داشتن است که: ”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”

عشق معشوق را طعمه‌ی خویش می‌بیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید و اگر ربود با هر دو دشمنی می‌ورزد و معشوق نیز منفور می‌گردد:اما
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است یک ابدیت بی مرز است، که از جنس این عالم نیست

دکتر علی شریعتی

نظر شما چیه؟



Powered By Persianblog.ir - Designed By Payam salami pargoo