مهدی مروارید یکدانه صدف انتظار است .آن آیت زبیای دوست ،دمش مسیحایی نفسش مینایی و عشقش اهورایی است.این نظرکرده سرای لاهوتیان می آید تا یگانه نعره نای عدالت گردد ونوایش طنین تندرآسای حقیقت جویی اعصار... می آید تا زلالیت اشک یتیمانی را معنا بخشد که نگاه منتظرشان قدمگاه آن تک سوارمی گردد. وآن تک سوار،خود ِمهدی است. می آید تا قراری باشد بر دلهای بیقرارانی که به هر صبحدم به نوای عهد ندا سر می دهند:
اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه