سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزگار غریبی است نازنین

می آید سوار بر زورقی از نور،از بیکرانه ها می آید،از سمت آن آبی مهربان. می آید ودست دلم را می گیرد وبا خود به ناکجا آباد می برد ومن می مانم، منتظر می مانم تا او بیاید،چرا که بی ظهورش من پوچم وبی حضورش هیچ.



نویسنده : ملیحه ابراهیمی - ساعت 12:43 صبح روز دوشنبه 86/5/1
نظرات ()    |   لینک ثابت    |  


Powered By Persianblog.ir - Designed By Payam salami pargoo